جدول جو
جدول جو

معنی ماچه سگ - جستجوی لغت در جدول جو

ماچه سگ
(چَ / چِ سَ)
سگ ماده. ماده سگ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ / یِ یِ سَ)
جند بیدستر. (از ناظم الاطباء). خزمیان. فاجشه. هزو گند. رجوع به جندبیدستر شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ یِ سَ)
فرزند سگ. بچه سگ و بجای دشنام آید:
هر زمان از نفغ تو ای زادۀ سگ بترکم
تا شنیدم من که از من می نهی شعرو نوا.
عسجدی (دیوان چ طاهری ص 14)
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ سَ)
سگ ضعیف و لاغر و نزار:
لاشه سگ بس تلاش برد بکار
لاشه افکند عاقبت به کنار.
علی اکبر دهخدا
لغت نامه دهخدا
(چَ کَ)
دهی از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه که در 6 هزارگزی خاور شاهین دژ و 5هزارگزی شمال خاوری ارابه رو شاهین دژ به تکاب واقع شده است. سرزمینی کوهستانی و هوای آن معتدل است. 938 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری و از صنایع دستی به جاجیم بافی اشتغال دارند. از چشمه سارها مشروب میشود و محصولات عمده اش غلات، حبوبات، کشمش، بادام و کرچک میباشد. دبستان چهارکلاسه ای دارد و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
غره. اول ماه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سر ماه
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاشه سگ
تصویر لاشه سگ
سگ لاغر و نزار
فرهنگ لغت هوشیار
قرارگاه اول بازی، قرارگاه
فرهنگ گویش مازندرانی